دیکشنری
داستان آبیدیک
folding form technology
فارسی
1
صنایع غذایی
::
فناوری فرم تاشونده
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOLD UP
FOLD, SPINDLE, OR MUTILATE
FOLDAMER
FOLDAWAY
FOLDBOAT
FOLDED ANTENNA
FOLDED CASCODE
FOLDED IN MIST
FOLDED OR PLEATED FIRE CURTAINS
FOLDED PROTEIN
FOLDED WAVEGUIDE
FOLDER
FOLDEROL
FOLDING DOOR
FOLDING ENZYME
FOLDING FORM TECHNOLOGY
FOLDING MONEY
FOLDING NUCLEUS
FOLDLESS
FOLDOME
FOLIACEOUS
FOLIAGE
FOLIAGE LEAF
FOLIAGE PLANT
FOLIAR
FOLIATE
FOLIATED
FOLIATION
FOLIATURE
FOLIICOLOUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید